هم سرنوشتی جهانی و اخلاق فضای مجازی
کد مقاله : 1177-DIGETHCONF
نویسندگان
احد فرامرز قراملکی *
استاد تمام گروه کلام و فلسفه اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ایران
چکیده مقاله
مشکلات اساسی و تهدیدآمیز محیط و نیز مشکلات زندگی انسان و حیوان، اجداد ما را به سازوکارهای مشابه با حیوانات متوسل کرده‌است: ستیز و گریز. سازوکار بقای تمدنی واکنش‌های هوشمندانه را به میان می‌آورد. مهمترین عنصر در سازوکارهای بقای تمدنی درک هم‌سرنوشتی و واکنش‌های مناسب آن است. مراد از هم-سرنوشتی این است که عضویت در هر گروه اجتماعی سرنوشت بیش‌وکم مشابهی را برای همۀ اعضا رقم می-زند یا آن‌ها را در منافع و مضرات سرنوشت‌ساز شریک می‌کند. درک هم‌سرنوشتی علاوه‌ بر تاثیر در سازوکار بقا، درهویت افراد نیز موثر است، زیرا هم‌سرنوشتی امری ماهیتی برای گروه اجتماعی است و نه امرعاریتی. آنچه قابل تغییر و هدایت است جهت‌گیری هم‌سرنوشتی است. هم‌سرنوشتی گروه همانند هم‌سرنوشتی کشتی‌نشستگان است که بازندگی و بالندگی دو سویه متضادِ آن است. مهمترین نتیجۀ درک هم‌سرنوشتی هدایت هم‌سرنوشتی از تهدید بازندگی به‌فرصت بالندگی است. هم‌سرنوشتی برحسب نوع گروه سطوح مختلف دارد، از‌جمله هم‌سرنوشتی‌خانواده، هم‌سرنوشتی‌سازمانی، هم‌سرنوشتی‌ملی و هم‌سرنوشتی‌جهانی. حوادث پساتجددگرایی مانند جهانی‌شدن و تحولات ژرف و تندآهنگ در فن‌آوری ارتباطات به‌ویژه تحولات متعلق به حوزۀ هوش‌مصنوعی، درک هم‌سرنوشتی جهانی را تسهیل می‌کند.
فن‌آوری‌های دیجیتال و زندگی و فعالیت در فضای مجازی تقریبا همه شئون زیست آدمی را دربرمی‌گیرد. احساس خطر تهدید تمدنی به‌میان‌آمده و مقالات فراوان با مستندات قابل اتکا واقعی‌بودن این احساس را تایید می‌کند. چگونه می‌توان تهدیدِ هم‌سرنوشتی بشری را در روزگار حاکمیت زندگی مجازی بر بسیاری از شئون زیست‌بشری را به‌فرصت تبدیل کرد؟ چگونه می‌توان هم‌سرنوشتی‌جهانیِ مجازی زیستن را از بازندگی تمدنی به بالندگی تمدنی تبدیل کرد؟ اخلاق فضای مجازی سازوکار بقای تمدنی در روزگار حاکمیت مجازی مهمترین پاسخ به این مساله است. زیست‌اخلاقی و حفظ حقوق همه صاحبان حق در فعالیت مجازی می‌تواند اولاً هم‌سرنوشتی‌جهانی در روزگار ما را از سوق به‌بازندگی نجات دهد و ثانیاً می‌تواند عامل تعالی و بالندگی آن هم باشد. اخلاق‌فضای‌مجازی مانند اخلاق در سایر حوزه‌های کاربردی دارای درجه‌های گوناگون است. اگر بخواهیم با طرح مسالۀ کیگن سخن بگوییم، حداقل‌گرایی در اخلاق‌مجازی بازدارنده از سوق هم‌سرنوشتی جهانی به بازندگی است و حداکثرگرایی در اخلاق‌مجازی راه بالندگی در زندگی و فعالیت مجازی را نشان می‌دهد.
کلیدواژه ها
هم سرنوشتی، اخلاق فضای مجازی، هوش مصنوعی، فن آوری های دیجیتال
وضعیت: پذیرفته شده